کلاه رنگارنگ (کوتاه)
نویسنده: محمود مرادی جهان
خلاصه داستان:
داستان درمورد نوجوانی فقیر است که ضایعات جمع میکند. او کلاهی زیبا و پولداری را از گونی که ضایعات جمع میکند بیرون میآورد و آن را در سر خود میگذارد. ناگهان کلاه او را به خانه ثروتمندی میبرد که زنی زیبا در حال آرایش کردن خود است و میز آرایش او پر از طلا و جواهرات است. آن زن چندین النگوی دیگر از دست خود درمیآورد و روی میز آرایشی خود میگذارد و از خانه خارج میشود. نوجوان ناگهان تعجب میکند چگونه وارد خانه شده است ولی برق طلا و جواهرات چشم او را به خود جذب میکند و ناگهان گونی خالی ضایعاتی را دست خود میبیند و به سمت طلا و جواهرات میرود و همه را در داخل گونی خود میریزد و کلاه را سر خود میگذارد...
درباره نویسنده:
محمود مرادی جهان، متولد ۱۳۶۷ و دانشآموخته رشته کارگردانی سینما است. او نویسنده فیلمنامه کوتاه «کیف» و نمایشنامههای «رهایی»، «پسری شبیه پدر»، «نشانه»، «حوضچه» و «خیابان خورشید» است. کسب رتبه اول فیلمنامه کوتاه در جشنواره ملی فیلمنامه و نمایشنامهنویسی آیات گرگان، کسب رتبه دوم نمایشنامه در جشنواره ملی حکمت و نیایش در تهران، کسب رتبه اول جایزه نمایشنامه صحنهای در جشنواره فانوس استان قم و طرح برگزیده فیلمنامه سینمایی «آنرو مدا» در رویداد صاحب قلم سینمایی فارابی ازجمله موفقیتهای اوست.