نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی با شعار «اقوام، ریشه ایرانزمین» از ۲۶ تا ۳۰ اردیبهشت در بخشهای رقابتی فیلمهای بلند سینمایی، فیلمهای کوتاه داستانی، انیمیشن، مستند، نماهنگ و فیلمنامه منطبق با موضوع جشنواره برگزار شد. آثار پذیرفتهشده در این جشنواره گستره زیستبوم، آئینهای فرهنگی و مذهبی، سبک زندگی، آداب و رسوم و سنن اقوام ایرانی، تاریخ اقوام، میراث فرهنگی ملموس و ناملموس و ظرفیتهای گردشگری را در برمیگرفتند.
به همین بهانه مهدی حیدری مدیرمسئول موسسه فرهنگی هنری فصل هنر و مدیر جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی که در مقاطع مختلف تحصیلی در رشتههای کارگردانی سینما، ادبیات نمایشی و مدیریت رسانه تحصیل کرده است در گفتوگویی درباره شکلگیری این رویداد، چالشهایی که در برگزاری آن داشته و جزئیات جشنواره سخن گفت.
در این گفتوگو میخوانید:
* آقای حیدری با توجه به گرایش شما به سینما و تحصیلاتی که در این زمینه داشتید، چه چیزی باعث شد بهجای فیلمسازی تصمیم بگیرید کار سنگینتری انجام دهید و یک جشنواره راه بیندازید؟
من سال ۱۳۷۸ که در دانشگاه سوره اصفهان قبول شدم وارد وادی سینما شدم. خیلی از همکلاسیهای دوره لیسانس من بهصورت حرفهای وارد مشاغل مختلف سینمایی شدند. من هم چند فیلم کوتاه و مستند ساختم، ولی پسازآن تحصیلاتم را تا مقطع دکتری ادامه دادم و مسیر کاریام به شکلی پیش رفت که غیر از علاقه به فیلمسازی، وارد فضای آکادمیک شدم و حدود ۱۶ سال است که در دانشگاههای مختلف تدریس میکنم.
پایاننامه من در مقطع دکتری رشته رسانه، کاملاً مربوط به سینما و با عنوان «واکاوی نگرش رسانه جریان مخالف و موافق حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای بینالمللی» بود؛ بنابراین از همان زمان توجه من به جشنوارهها بود و این ایده و فکر را مورد مطالعه قرار دادم. اینطور نبود که ناگهان یک جشنواره را تعریف کنم. پیش از هر چیز یک علاقهمند به فیلم هستم و طبیعتاً یک فیلمساز از زمانی که شروع به کار خود میکند برایش مهم است که کارش جایی نمایش داده شده و دیده شود.
* چرا جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی؟
خود من ترکزبان هستم و یکی از اقوام ریشهدار ایران بنابراین دوست داشتم این اتفاق شکل بگیرد. خیلی دغدغه این جشنواره را داشتم و میخواستم یک کار ماندگار باشد چون احساس میکردم جای این جشنواره واقعاً در سینمای ما خالی است. من عاشق اقوام ایران هستم و دوستان زیادی در میان اقوام مختلف دارم. قومیت فقط جایگاه مکانی آدمها است، اما جایگاه دلی و جایگاهی که خود انسانها میتوانند برای افراد مختلف خلق کنند فراتر از جغرافیای محیطی است. قومیت فقط میتواند مکان و زبان را تغییر دهد، اما آنچه ماندگار است انسانیت است که من فکر میکنم در همه جای جهان تعریف مشترکی دارد.
* چه مراحلی برای برگزاری این جشنواره طی شد؟
در طول یک سال برای شکلگیری جشنواره زحمت خیلی زیادی کشیدیم. عدهای دوست نداشتند این جشنواره شکل بگیرد. عدهای ناخواسته و این که هیچ آگاهی به این جشنواره نداشتند، احساس خطر میکردند. آنها دوست نداشتند این جشنواره دیده شود ولی ما دوندگی کردیم تا به نتیجه رسیدیم. خیلی دوست داشتم این اتفاق در تبریز بیفتد، هرچند الان هم خوشحال هستم که جشنواره در وسعت بزرگتر برگزار شد و همه، این جشنواره را دیدند و از وزیر ارشاد و سازمان سینمایی تا همه فیلمسازان کشور درگیر خبرهای جشنواره شدند. جشنواره دیده شد، اما دیده شدن آن بهسادگی و کمبها نبود، اما باز هم خدا را شاکرم که اولین دوره جشنواره خیلی خوب دیده شده و قدردان زحمات همه کسانی هستم که در این مسیر به ما کمک کردند.
* چرا در قدم اول، جشنواره را با این وسعت و با چندین بخش مختلف برگزار کردید؟
در فراخوان اولیه ما فقط فیلم کوتاه را در دو بخش مستند و داستانی در نظر داشتیم، اما بعد آنقدر استقبال از طرف فیلمسازان زیاد بود که بخشهای مختلف را اضافه کردیم. بخش نماهنگ و پویانمایی اضافه شد و سپس بخش مجزای فیلمنامه را اضافه کردیم. سه ماه به برگزاری جشنواره مانده بود که با توجه به تماسهای مکرر خیلی از فیلمسازان حرفهای و این که میگفتند فیلمهای سینمایی درباره اقوام دارند، تصمیم گرفتیم بخش سینمای حرفهای کشور هم به جشنواره اضافه شود و خدا را شاکرم که از حدود ۴۰ فیلم سینمایی که به جشنواره رسید ۱۶ فیلم حرفهای وارد جشنواره شد که از این میان هفت فیلم نخستین اکران خود را داشتند و بهاینترتیب فیلمها هم در نخستین جشنواره خود شرکت میکردند و هم برای اولین بار نمایش داده میشدند.
درباره جذب فیلمها هم باید بگویم که من این جشنواره را اول و آخر مدیون ابوالفضل جلیلی هستم. ما سالهاست با هم دوست هستیم و همین که او در کنارتان باشد احساس امنیت میکنید. او از روز اول کنارم بود و درباره جشنواره خیلی با او صحبت میکردم. دبیر جشنواره هم کمال تبریزی بود و همین باعث شد اتفاقات خوبی برای جشنواره بیفتد. نام کمال تبریزی کمک بزرگی برای جشنواره بود و بهواسطه او خیلی از فیلمسازانی که ما را نمیشناختند به جشنواره اعتماد کردند و آثار خود را فرستادند و طبیعتاً جشنواره مورد توجه خیلیها قرار گرفت.
* برای انتخاب فیلمها چقدر فیلمسازان به شما رجوع کردند و چقدر شما از فیلمسازان دعوت کردید؟
وقتی فراخوان اعلام شد و چند نشست خبری همراه با کمال تبریزی داشتیم، جشنواره در جامعه فیلمسازان مطرح شد و زمانی که در برگزاری آن چند ماه وقفه افتاد خبرنگاران سینمایی و فیلمسازان پیگیر بودند که چه اتفاقی برای جشنواره افتاده است. فیلمسازان مختلف تماس میگرفتند و تقاضای حضور در جشنواره را داشتند و از سوی دیگر طبق روال عادی همه فستیوالهای دنیا یک تیم رصد در دبیرخانه وجود دارد که بعضی از فیلمها را رصد میکنند، با آنها تماس میگیرند و میگویند که فیلمتان را برای جشنواره بفرستید و طبیعتاً جشنواره ما هم از این قاعده مستثنا نبود.
من در طول یک سال خیلی خسته شدم. هرچند جشنواره مرا خسته نکرد، اما حواشی اثر خود را داشت. ما مثل مادری هستیم که جشنواره را با جان و دل به دنیا آوردیم و واقعاً دوست داشتیم این بچه به نحوی دیده، بزرگ شود و تربیت شود. حالا این بچه دارد بزرگ میشود و پا گرفته است و امیدوارم در کنار والدین خود رشد کند.
* برای آینده آن، چه برنامهای دارید؟ در دوره اول تعداد زیادی اثر ارسال شد و هر کس فیلمی مرتبط با اقوام داشت ارائه داد. برای دورههای بعدی فکر میکنید سینمای ما چقدر پتانسیل دارد که اینهمه فیلم درباره اقوام بسازد؟
همه فستیوالها در سال اول یک بازه زمانی چهارپنجساله را در نظر میگیرند و در این جشنواره هم فیلمهای زیادی در این بازه چهارپنجساله وجود داشت، اما از دوره بعد که بازه زمانی یک ساله خواهد بود قطعاً تعداد آثار کم میشود، اما مطمئن هستم کیفیت آنها بالاتر میرود. ما در سال دوم دنبال کمیت و تعداد آثار نیستیم و مطمئناً ورود آثار به جشنواره در هر دوره سختتر خواهد شد. شاید در هر حوزه ۲۰ یا ۳۰ فیلم به جشنواره راه پیدا کند، اما آثاری باشند که کاملاً حرفهای هستند و دغدغه اقوام دارند و واقعاً ارزش دیده شدن دارند. طبیعتاً چنین فیلمهایی وجود دارد چون در گوشهگوشه ایران افرادی هستند که فیلم میسازند و حتی در همین روزها افرادی از من پرسیده بودند که فراخوان جشنواره دوم کی اعلام میشود تا آثار خود را ارسال کنند.
* چه ایدههای دیگری ممکن است برای دورههای بعدی داشته باشید؟
با توجه به این که جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی یک جشنواره موضوعی و تخصصی است، در تهران خیلی خوب دیده میشود، اما من دوست دارم سال بعد غیرازاین که دبیرخانه اصلی را باید در تهران داشته باشیم، جشنواره در تبریز یا چابهار برگزار شود. دوست دارم سینمای کشور را به مناطق قومنشین دعوت کنم. اقوام معمولاً به تهران میآیند و میروند، اما دوست دارم سینماگران حرفهای را دعوت کنیم به سیستان و بلوچستان، به خوزستان، به جنوب کشور، پیش ترکمنها، کردها و این خیلی اتفاق زیبایی است. ما هفت داور خیلی خوب در بخش سینمایی داشتیم و حالا اگر این جشنواره در هر جایی برگزار شود و این داوران آنجا بروند، فیلمسازان آن منطقه چقدر از حضور این عزیزان میتوانند استفاده کنند و سینما در آنجا هم دیده میشود.
سینمای ما بر پایتخت تمرکز پیدا کرده و از اقوام و شهرستانها دور شده است. قبلاً فیلمهای خیلی خوبی داشتیم که به زیبایی به اقوام میپرداختند ولی الان متأسفانه باوجوداین که هر روز آمارهای خوبی از فروش فیلمها داریم، اما کمتر اهمیت و اعتباری به متن و هویتهای انسانی و اخلاقی میدهند. سینمای ما نباید قربانی تجارت و پول شود.
منبع: مهر