گستره جغرافیایی فیلم‌های مستند جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی
تاریخ ایجاد خبر : 1403/2/29
شماره خبر : 3885
۶۳ فیلم مستند از نواحی مختلف کشور در بخش رقابتی جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی بخت دریافت جایزه را دارند.

به گزارش روابط عمومی جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی، گستره جغرافیایی ایران وسیع است و متشکل از اقوام مختلف با لهجه‌ها و گویش‌های متفاوت است. از همین رو مستندسازان بسیاری چه بومی و چه غیر بومی علاقه‌مند به تصویر کشیدن این گوناگونی گسترده هستند.

از میان ۵۳۰ مستند ارسال‌شده به دبیرخانه نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی ۶۳ اثر به بخش مسابقه راه یافته‌اند که بخشی از آن‌ها به گستره جغرافیایی ایران‌زمین پرداخته‌اند. به همین منظور در این گزارش نگاهی کوتاه به گوناگونی این فیلم‌های مستند داشتیم که ۲۶ تا ۳۰ اردیبهشت در پردیس سینمایی باغ کتاب تهران به روی پرده می‌روند.

شمال:

«گالش منزل» (علی شهاب‌الدین) زندگی یک پیرمرد را در دل جنگل روایت می‌کند، پیرمردی که طبیعت را دوست دارد و با وجود بیماری سرطان حاضر به زندگی در شهر نیست. مازندران، ساری، جنگل‌های اطراف شیرگاه در منطقه دودانگه لوکیشن‌های این فیلم مستند هستند.

«زرافشون» (مهدی رجبیان) ماجراهای فیلم در دل یک جنگل دورافتاده در شمال ایران می‌گذرد و داستان زرافشون، دختر مجرد ۵۵ ساله را روایت می‌کند که با پدر و مادر پیر و ناتوان خود زندگی می‌کند و شغل دامداری را ادامه می‌دهد. این فیلم در مازندران، ساری، روستای آقمشهد ساخته شده است.

«من می‌مانم» (فاطمه مرزبان) پرتره‌ای از سید عقیل سادات حسینی است که به‌تنهایی در جزیره آشوراده در استان گلستان زندگی می‌کند و حیواناتی چون اسب ترکمن، گاومیش، مرغ و خروس پرورش می‌دهد. در جزیره آشوراده در استان گلستان ساخته شده است.

«چوپان عاشق» (امیر شکرگزار ناوی) ماجرای دو همبازی دوران کودکی است که در فاصله کوچ بهاره به هم می‌رسند و در زمستان از هم جدا می‌شوند و در حسرت به هم رسیدن می‌مانند... تالش در غرب استان گیلان لوکیشن‌های این فیلم هستند.

«جیران» (ربابه روحی) درباره زنی ۶۰ ساله به نام جیران در بالای کوه‌های جنگلی به‌تنهایی در یک کلبه چوبی زندگی می‌کند. او ۴۰ سال است چشم‌انتظار فرزند گم‌شده‌اش است که در شش سالگی گم شد. این فیلم در کوه اسپیناس در آستارا ساخته شده است.

شمال شرقی:

«شرق وحشی» (مجتبی اسماعیل‌زاده بلوچ) جستجویی است درباره گل‌محمد کلمیشی، یک یاغی سرکوب‌شده در دهه ۱۳۲۰ که بخش بزرگی از مردم سبزوار و خراسان از او به‌عنوان یک مرد آزاده و قهرمانی مظلوم یاد می‌کنند. سبزوار، روستاهای اطراف، دشت نیشابور و مشهد مناطقی است که در این فیلم از آن‌ها استفاده شده است.

«قارلاواج» (احسان کمالی) روایتی از یک پیرمرد مؤذن در یکی از روستاهای مرزنشین ایران و ترکمنستان است که در مرز ایران و ترکمنستان فیلمبرداری شده است.

«یاشماق» (رضا غلامی مطلق) درباره ترس‌ها و امیدهای سه زن با محوریت زنی است که ازدواج و طلاقش به‌اجبار رسمی به نام قارشلق یا مبادله دو دختر با هدف پیوند دو خانواده بوده است. فیلم در راز و جرگلان استان خراسان شمالی کار شده است.

«چمچه گلین» (محمدعلی یزدان‌پرست) درباره کرمانج‌های ساکن خراسان شمالی است برای آن که از آسمان باران‌خواهی کنند عروسکی به نام چمچه گلین می‌سازند و با موسیقی و رقص از آسمان طلب باران می‌کنند. شهرستان شیروان در استان خراسان شمالی لوکیشن این فیلم است.

«عَلَم‌خبر» (ابوالفضل تاجیک) به هنر‌های نمایشی «عَلَم‌گردانی» و «عَلَم‌خبری» در شهرستان‌های نیشابور و زبرخان در استان خراسان رضوی می‌پردازد که بیش از ۲۰۰ سال است زیر لوای مراسم و مناسبات آیینی مذهبی برگزار می‌شود.

شمال غربی:

«الله لاما - برداشت آخر» (مریم صبوری) درباره یک مراسم آیینی است که هر سال اواخر خرداد و اوایل تیر در اردبیل و روستاهای اطراف آن هم‌زمان با برداشت محصول برگزار می‌شود. فیلم در روستای رز از توابع استان اردبیل کار شده است.

«تخت زرین» (مهدی حیدری) به زرینه‌رود و تمدن‌های مجاور آن و سرنوشت روبه‌زوال آن‌ها در حال حاضر می‌پردازد.

«چمچه خاتون» (مهدی صالحیار) روایت روستاهای شهرستان مرند در آذربایجان شرقی است که وقتی با قحطی آب و کمبود بارندگی مواجه می‌شوند، مردم به برگزاری آیین باران‌خواهی چمچه خاتون رو می‌آورند.

«صیاد کاپلو» (رستم نظری) روایت نوجوانی در حاشيه شهر تبریز است که با داشتن محدودیت‌های جسمی درصدد است رؤیای کودکان را تحقق ببخشد.

«کلایاغی» (احمد شادی عیسی‌لو) تنها تکمچی (پیام‌آور عید نوروز) منطقه استان اردبیل و نوار مرزی آذربایجان که مردی پیر و غریب با یادگاری دوران جوانی (کلایاغی: روسری محلی) خودش است، بعد از چند سال تصمیم می‌گیرد آئین تکم‌گردانی را در زادگاه خویش در نوار مرزی آذربایجان برپا کند، اما در مسیر اتفاق‌هایی برای او می‌افتد.

«طعم آب» (ابراهیم سعیدی) زندگی مردم در بستر بحران آب در کنار دریاچه ارومیه را به نمایش می‌گذارد.

شرق:

«چنشتی‌ها» (احسان عمیدیان) درباره آیین ناشناخته اهالی روستای چنشت در جنوب خراسان است که روستای چنشت از توابع شهرستان سربیشه در استان خراسان جنوبی را در بر گرفته است.

«دُتُک» (حجت دهقان) درباره زنی به نام گل بی‌بی در روستای مرزی تاجمیر در شهرستان سربیشه در استان خراسان جنوبی است که بر اساس شخصیت‌های واقعی روستا عروسک‌های محلی می‌سازد.

نواحی مرکزی:

«ایساتیس» (علیرضا دهقان) مستندی شاعرانه درباره بخشی از فرهنگ ایران به روایت چهار عنصر طبیعت است، بخشی از داستان بازگوکننده‌ همزیستی ادیان در یزد و داستان چهار آخشیج (عنصر) آب، باد، خاک و آتش در دل کویر ایران است.

«پریخوانی» (معصومه کیانی) دراماتیک‌ترین اتفاقات تاریخی قلعه‌ای در میبد در شمال استان یزد را به تصویر می‌کشد.

«رؤیای یک اسب» (مرجان خسروی) داستان یک دختر ۱۵ ساله است که به‌دوراز فضای مدرن شهری در استان چهارمحال و بختیاری در اندیشه آرزوهای بزرگ است.

«ارجنا» (عباس رفیعی مرغملکی) روایت زندگی مردی ۸۴ ساله در روستای ارجنک در چهارمحال و بختیاری که برای حفظ و نگهداری زیست‌بوم خود از خطراتی همچون آتش‌سوزی، نذر کرده است از مراتع، جنگل‌ها و گونه‌های مختلف گیاهی نگهداری کند.

«کر کوهستان» (امیرحسین اسیوند) روایتگر زندگی زن و شوهری از عشایر در استان چهارمحال و بختیاری است که در جای دوردستی از استان زندگی می‌کنند.

«آرنگ کوچ» (جمال اسکویی) نگاهی به زندگی کوچ‌نشینان بختیاری و استان خوزستان در چهار فصل سال دارد و آدام و رسوم این قوم را تصویر می‌کند.

«تفنگ شکسته» (یزدان کیانی) روایتی از اسلحه قاچاق و پیامدهای آن در مراسم مختلف و محیط زیست است که در شهرکرد، لردگان و کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری فیلمبرداری شده است.

«بارگادون» (ابراهیم شفیعی) روایتی از آداب و رسوم خوشه‌چینی انگور و تهیه کشمش در اسفرورین، تاکستان، استان قزوین. در این شهرستان انگور تازه به ‌فروش نمی‌رسد بلکه در فرآیندی به کشمش تبدیل و سپس فروخته می‌شود.

«هیرومبا» (محمدجعفر باقری‌نیا) روایتی از جشن هیرومبا، جشنی کهن که زرتشتیان شریف‌آباد اردکان یزد هر ‌سال برپا می‌کنند.

غرب:

«دختر کوچ» (روح‌الله اکبری) نگاهی به زندگی زنی کُرد به نام سوسن رشیدی دارد که با وجود مشکلات و موانع، چند دوره قهرمان کیک‌بوکسینگ ایران می‌شود. این فیلم در ایلام و کرمانشاه فیلمبرداری شده است.

«جلی رازاوه» (منصور عزیزی) درباره شیوه تهیه پوشش مردمان کردنشین ناحیه پاوه و اورامانات در استان کرمانشاه است.

«ناو» (آرتان فتح‌اللهی) روایت زندگی مردمان و صنایع دستی روستای ناو از توابع شهرستان پاوه در استان کرمانشاه است.

«حبیب‌الله» (عدنان زندی) درمورد زندگی حبیب‌الله زندی، هنرمند و خواننده فولکلور روستای حقه دهگلان، روستای امروله از توابع سنندج در استان کردستان است.

«جالن» (محمود پیری یاریجانی) به معرفی فرهنگ بومی مردمان دودمان (ایل) جلالوند از قوم لک در استان کرمانشاه می‌پردازد.

«دارتاش» (خلیل صحراگرد) پرتره یک نجار که دهه‌ها به این شغل مشغول بوده و کار اصلی او ساخت پای مصنوعی برای کسانی است که در شهرستان مریوان استان کردستان به هر دلیل پایشان قطع شده است.

«بختیاری‌ها» (محمدرضا حافظی) روایت آئین‌ها و رسوم کهن بختیاری‌ها در لرستان است که به‌تدریج رنگ می‌بازند.

«سوز و سور» (کامران رضایی) مشترکات فرهنگی آیین‌های نوروزی در روستاهای مختلف کردستان و کرمانشاه را به تصویر می‌کشد.

«هفت سمفونی زاگرس» (پرویز رستمی) روایت فلسفه هفت مقام موسیقایی از کهن‌ترین ساز بادی (شمشال) در زندگی مردمان زاگرس‌نشین استان کرمانشاه است. مقام‌های هفتگانه با مونولوگ پیرمردی روایت می‌شود که ۶۵ سال از عمرش را با نوازندگی شمشال سپری کرده است.

«پنج دقیقه آخر» (شهرام مسلخی) درباره جوانی مریوانی به نام طاها است که در یک روستای مرزی در خانواده فقیری زندگی می‌کند. او که پیش‌ازاین در مسابقات جهانی دومیدانی مدال آورده است، برای اعزام به مسابقات و تأمین هزینه‌های ورزشی خود تصمیم می‌گیرد کولبری کند و تصاویر خود را رسانه‌ای کند.

«رَش‌اُو» (رضا عباسی) روایتی از تلخی به‌جامانده از سیل فروردین ۱۳۹۸ پل‌دختر در لرستان.

«صخره‌های سخنگو» (بهمن ابراهیمی) درباره پیشینه نقوش صخره‌ای استان همدان و شهرهای ملایر، تویسرکان و رزن و جایگاه تاریخی و هنری و رمزگشایی از آن‌هاست.

«رازهای سرسورن» (بهمن ابراهیمی) نگاهی به پیشینه رنگین‌نگاره‌های استان لرستان در شهرستان کوهدشت و پیوند این نقوش با نقوش هنری دوره‌های پس از عصر پارینه‌سنگی نوین ازجمله نقوش سفال‌های عصر آهن و مس و ساخته‌های برنزی عصر برنز در لرستان و یافته‌های دوران کاسیان در لرستان و همچنین نقوش سنگ مزارهای متأخر...

جنوب:

«اوچی» یک قصه عامیانه شفاهی در ایل قشقایی استان فارس درباره شکارچی را روایت می‌کند.

«گلک» (سیروس کفاش) قصه دختران جزیره هرمز و هنگام است که با وجود تمام رنج‌ها و سختی‌ها، حاضر نیستند، خاک وطن را در قالب دست‌ساز هنری‌شان بفروشند.

«ایل بانو» (نسیم سهیلی) داستان دختری عشایر در دهستان محروم زیلایی در استان کهگیلویه و بویراحمد است که برای رفاه و آموزش زنان محروم فعالیت‌هایی انجام می‌دهد.

«دیار ناشناخته» (احسان دهقانی) تنگه‌ای باستانی در شهرستان خفر در استان فارس با تمدن‌های مختلف و آثار به‌جامانده از گذشته‌های دور را بررسی می‌کند.

«اجاق» (علی بلندنظر) به بررسی آداب، رسوم و آیین‌های ایل قشقایی (عشایر ترک‌تبار جنوب ایران)، درمورد جایگاه اُجاق آتش، ارزش و احترام آن در زندگی آنان می‌پردازد.

«مادر کوچ» (مهدی فلاحی) روایتی از سعاد، یک زن کرد عراقی است که به‌عنوان مهاجر جنگ‌زده مجوز حضور در ایران و بندرعباس را می‌گیرد، اما...

«نازگل» (محمدرضا دهستانی) راوی زندگی یک دختربچه‌ روستایی در بشاگرد استان هرمزگان به نام نازگل است.

«چاه مبارک» (رحیم محدثی‌نژاد) در بخش چاه‌مبارک در شهرستان عسلویه، استان بوشهر تصویربرداری شد و راوی داستان زندگی مردمانی است که سال‌هاست در این منطقه زندگی می‌کنند.

«زنان کوچ» (سعیده سپهی) روایتی از زندگی خانواده‌ای از زنان عشایر ایل قشقایی در ۸۰ کیلومتری شهر فراشبند در استان فارس است. در این خانواده چهار زن و دختر کوچک، بدون حضور پدر و برادرشان، کل زندگی را اداره می‌کنند.

جنوب غربی:

«دختر بهمنشیر» (حبیب علوانی) پرتره‌ای از جاذبه‌های گردشگری، طبیعی، صیادی، گیاهی و جانوری رودخانه بهمنشیر یکی از شاخه‌های رود کارون در استان خوزستان است.

«زری» (آرمان قلی‌پور دشتکی) داستان زنی روستایی به نام زری اهل ایذه در خوزستان است که با وانت بین ۱۶ هزار روستایی گاز توزیع می‌کند و از این طریق زندگی خود و سه فرزندش را تأمین می‌کند.

«آب سوخته» (مرتضی مطوری) در مورد تالاب هورالعظیم یا هورالهویزه است که جایگاه بین‌المللی دارد و مساحت زیادی بین ایران و عراق را در برگرفته است.

«شیر» (محمدحسین صفری) فیلمی مستند با محوریت شیر سنگی است که نماد اقوام بختیاری است و برای مزار پهلوانان و چهره‌های صاحب‌نام این قوم بزرگ استفاده می‌شود. این فیلم در استان خوزستان، اندیمشک، سردشت، دزفول و مسجد سلیمان تصویربرداری شده است.

«نفت سیاه» (علی خسروی) مشکلات مسجدسلیمان در استان خوزستان را به‌واسطه داشتن نفت بازگو می‌کند.

«دفک» (بهنام بیرم‌وند) داستان یک خانواده هشت نفری از عشایر بختیاری است که در حال حاضر ساکن شهر دزفول در استان خوزستان هستند و به‌صورت خودآموز نقاشی‌های مدرن به سبک‌های مختلف خلق می‌کنند.

«خوص» (محمد فرج صالحی) درباره ساختن صنایع دستی با استفاده از خوص (برگ نخل خرما) در خوزستان و بندر امام است.

«اشکون» (محمد فرج صالحی) روایتی از ساختن ساز سنتی دمام در خوزستان است.

جنوب شرقی:

«زیورک» (مهدی میرزایی) با تمرکز بر زندگی دختری ۱۲ ساله‌ در خانواده‌ای ساربان می‌کوشد با مردم‌نگاری، در کنار نمایش غنای فرهنگی و صمیمیت‌های جنوبی، رنج این قوم را در هامون جازموریان در مرز استان‌های سیستان و بلوچستان و کرمان به تصویر بکشد.

«کهور» (امیر مسعود سهیلی) ماجرای دو دختر نوجوان که به دنبال یافتن هویت روستایشان متوجه می‌شوند آنچه آن‌ها را با بقیه متمایز می‌کند پاکیزگی و اهمیت به تفکیک زباله است. این فیلم مستند در روستای کهن کهور از توابع بخش زابلی شهرستان مهرستان در استان سیستان و بلوچستان کار شده است.

«ترانه‌های رود» (مهدی رخشانی) حاج اکبر مردی بلوچ از اهالی روستای «انزا» در حاشیه رودخانه سرباز است، فیلم تلاش‌های حاج اکبر برای حفظ رودخانه و محیط اطرافش از آسیب‌های انسانی و طبیعی را نشان می‌دهد.

«واهگ» (حدیث جانبزرگی) سمیه، زن جوان بلوچ با پشتوانه همسرش در راه بهبود و اصلاح جامعه محروم خود تلاش می‌کند.

درنهایت، «سمفونی ایران» (وحید موسائیان) - قصه سفر فریدون شهبازیان آهنگساز مطرح که در هر سفر به منطقه و ملاقات با آوازخوان و نوازنده‌ای، بخشی از تاریخ موسیقی ایران را روایت می‌کند - در خراسان، گلستان، مازندران، آذربایجان، کرمانشاه، لرستان، هرمزگان و بوشهر تصویربرداری شده است.

جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی توسط موسسه فرهنگی هنری فصل هنر و بنیاد ایران‌شناسی، با شعار «اقوام، ریشه ایران‌زمین» برگزار می‌شود.