سقف غسالخانه یک روستا در اثر باران فروریخته و تابوت قدیمی و مقدس زیر باران مانده است. دراینبین، سه نفر از ریشسفیدان روستا به نمایندگی اهالی روستا برای راه چارهای دور هم جمع میشوند.
اکبر زارع، کارگردان میگوید: «ایده اولیه فیلم بهصورت خودجوش آمد و نسخه اولیه آن را در دو ساعت نوشتم. فیلمنامه نهایی نیز در دو هفته آماده شد.»
زارع که سابقه کار در عرصه نمایش را دارد، درباره انتخاب لوکیشن فیلم توضیح میدهد: «این انتخاب به ذهنیت تئاتری من برمیگردد، چون هم در هنرستان و هم در دانشگاه تئاتر خواندم. لوکیشن محدود و دکوپاژ ساده فیلم محصول این ذهنیت است و ناخودآگاه اتفاق افتاد.»